Mehregān (
Persian:مهرگان) or Jashn-e-Mehregān is an ancient
Iranian autumn festival, observed on the 1st or 2nd of October(10th of MEHR), and dedicated in honor of
Mehr, also known as
Mithra, the Persian god of Light and Love. It is a celebration of
thanksgiving between family and friends, and
charity to the poor. The festival symbolically ends with bonfires and fireworks. Please read about
MEHREGAN here.
جشن مهرگان
«مـا خواهانیم که پشتیبان کشـور تـو باشیم
مـا نمیخـواهیـم از کشـور تـو جــدا شـویـم
نمـیخـواهـیـم از خـانـه خــود جــدا شـویـم
مبــاد جــز ایــن ای مـهــــر نیـــرومنــد!»
(اوستا، مهر یشت، بند 75)
جشن مهرگان يكی از كهنترين جشنها و گردهمايیهای ايرانيان و هندوان است كه در ستايش و نيايش مهر يا ميترا برگزار میشود.
جشن مهرگان قدمتی به اندازه ايزد منسوب به خود دارد. تا آنجا كه منابع مكتوبِ موجود نشان میدهد، ديرينگیِ اين جشن دستكم تا دوران فريدون باز میگردد. شاهنامه فردوسی به صراحت به اين جشن كهن و پيدايش آن در عصر فريدون اشاره كرده است:
به روز خجسته سرِ مهر ماه
به سر بر نهاد آن كـياني كلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوريها بپرداختند
به آیين يكي جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادكام
گرفتند هر يك ز ياقوت جام
ميِ روشن و چهره ی شاه نو
جهان نو ز داد از سرِ ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند
پرستيدن مهرگان دين اوست
تنآساني و خوردن آيين اوست
اگر يادگارست ازو ماه و مهر
بكوش و به رنج ايچ منماي چهر
(شاهنامه فردوسی، تصحیح استاد جلال خالقی مطلق، جلد یکم، داستان فریدون. از بانو نوشین شاهرخی برای دستیابی نگارنده به دیدگاه استاد خالقی مطلق سپاسگزارم.)
جشن مهرگان در آغاز مهرماه
همانگونه كه در گزارش فردوسی ديده میشود، زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاييز بوده است و اين شيوه دستكم تا پايان دوره هخامنشي و احتمالاً تا اواخر دوره اشكانی نيز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل ميشود.
منسوب دانستن جشن مهرگان به نخستین روز ماه مهر در آثار دیگر ادبیات فارسی نیز دیده شده است. برای نمونه این بیت از ناصرخسرو که هر دو جشن نوروز و مهرگان را به هنگام اعتدالین میداند:
نـوروز بـه از مـهـرگـان، گـرچـه هـــر دو زمـــانــنــد، اعــتــدالــــی دليل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستين ماه فصل پاييز به نام مهر، در اين است كه در دورههايی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشی، آغاز پاييز، آغاز سال نو بوده است و از همين روی نخستين ماه سال را به نام مهر منسوب كردهاند.
تثبيتِ آغاز سال نو در هنگام اعتدال پاييزی با نظام زندگیِ مبتنی بر كشاورزیِ ايرانيان بستگيِ كامل دارد. میدانيم كه سال زراعی از اول پاييز آغاز و در پايان تابستان ديگر خاتمه میپذيرد. قاعدهای كه هنوز هم در ميان كشاورزان متداول است و در بسیاری از نواحی ایران جشنهای فراوان و گوناگونی به مناسبت فرارسیدن مهرگان و پایان فصل زراعی برگزار میشود. در این جشنها گاه ترانههایی نیز خوانده میشود که در آنها به مهر و مهرگان اشاره میرود. شايد بتوان شيوه سال تحصيلیِ امروزي را باقيمانده گاهشماری كهن ميترايی/ مهری دانست.
امروزه نيز سنت كهن آغاز سال نو از ابتداي پاييز با نام «سالِ وِرز» در تقويم محلي كردان مُـكریِ مهاباد و طايفههای كردان شكری باقی مانده است. همچنين در تقويم محلي پامير در تاجيكستان (به ويژه در دو ناحيه «وَنج» و «خوف») از نخستين رو پاييز با نام «نوروز پاييزي/ نوروز تيرَماه» ياد ميكنند. در ادبيات فارسي (از جمله شاهنامه فردوسي) و امروزه در ميان مردمان آسيای ميانه و شمال افغانستان، فصل پاييز را «تيرَماه» مینامند.
گاهشماری هخامنشی نيز مبتنی بر آغاز سال از ابتدای پاييز بوده است، همانگونه که در کتاب «رصدخانه نقشرستم» (چاپ سال 1378؛ و چاپ دوم آن در كتاب: بناهای تقويمی و نجومی ايران، 1383، از همين نگارنده) گفته شد؛ سازوكار ويژهای براي تشخيص هفته به هفته و سپس روز به روزِ آغاز سال نو هخامنشي در تقويم آفتابی نقشرستم (کعبه زرتشت) طراحی و تعبيه شده است.
جشن هخامنشی میتراکانا
شواهد موجود نشان میدهد كه جشن مهرگان در عصر هخامنشی در آغاز سال نو، يعنی در نخستين روز از ماه مهر برگزار میشده است. در گزارشهای مورخان يونانی و رومی از اين جشن با نام «ميثْـرَكَـنَـه/ ميتراكانا» ياد شده است. نام ماه مهر در كتيبه ميخيِ داريوش در بيستون به گونه «باگَـيادَئيش» (= باگَـيادي/ بَـغَـيادي) به معناي احتمالی «ياد خدا» آمده است.
كتسياس، پزشك اردشير دوم پادشاه هخامنشی، نقل كرده است كه در اين جشن ايرانيان با پوشيدن ردای ارغواني رنگ و همراه با دستههای نوازندگان و خنياگران به رقصهای دستهجمعی و پايكوبی و نوشيدن میپرداختهاند.
به گمان نگارنده نقش گلهای دايرهای شكل با دوازده و هشت گلبرگ در تختجمشيد، میتواند نشانهای از مهر باشد. چرا كه در پيرامون ستاره قطبی (چه ستاره قطبی امروزی و چه باستانی) دوازده صورت فلكیِ تشكيل دهنده برجهای دوازدهگانه، و نيز هشت صورت فلكیِ پيرا قطبی، در گردشی هميشگیاند.
فيثاغورث در سفرنامه منسوب به او، شرح میدهد كه پرستندگانِ ستارهای درخشان كه آنرا ميترا میناميدند، در غاری تاريك كه چشمه آبي در آنجا جريان داشت و نقش صورتهای فلكی بر آنجا نصب شده بود، حاضر میشدند و پس از انجام مراسم گوناگون (كه نقل نكرده)، نانی میخوردند و جامی میآشاميدند.
آنگونه كه از گفتار ثعالبی در «غُرَر اخبار ملوك فُرس و سيرِهم» دريافته میشود، گمان میرود که در زمان اشكانيان نيز جشن مهرگان با ويژگیهای عصر هخامنشی برگزار میشده است.
زمان جشن مهرگان
همانگونه که گفته شد، زمان برگزاری جشن مهرگان در دوره هخامنشی و به احتمالی قدیمتر از آن، در نخستین روز ماه مهر بوده و اکنون حدود دو هزار سال است که این جشن به شانزدهمین روز این ماه یا مهرروز از مهرماه در گاهشماری ایرانی منسوب است. اما این زمان در میان اقوام گوناگونی که از تقویمهای محلی نیز بهره میبرند، متفاوت است. برای نمونه زمان این جشن در گاهشماری طبری/ تبری و نیز در گاهشماری سنتی زرتشتیان، فعلاً برابر با حدود نیمه بهمنماه، و در گاهشماری دیلمی برابر با سیام بهمنماه است. همه این شیوهها برگرفته از گاهشماریهای کهن و گوناگون ایرانی است که پاسداشت آنها در کنار گاهشماری ملی ایرانی، لازم و شایسته است.
اما برخی ديگر از زرتشتیان، با تقويمی نوظهور به نام «سالنمای دینی زرتشتیان» که در سالیان اخیر ساخته شده، اين هنگام را معين میكنند كه مصادف با دهم مهرماه (آبان روز) از گاهشماری ملی ایران میشود. چنین شیوههایی که امروزه رایج شده است و بعضی کسان بخود اجازه میدهند تا به میل شخصی خود، یک تقویم خیالی یا مبدأ سالشماری بسازند و نامهای میهنی و مجعول را بر آن بگذارند، آشکارا دستکاری و تحریف و تباهی در نظام دقیق و قاعدهمند گاهشماری ایرانی و آشوب در تاریخ و فرهنگ ملی دانسته میشود. (برای توضیح بیشتر در این باره به دو نوشتار دیگر به نامهای پاسداشت گاهشماری ایرانی و گاهشماری ایرانی بازیچه نیست، بنگرید.)
در متون ايراني از مهرگان ديگری به نام مهرگان بزرگ در بيست و يكمين روز مهرماه نام برده شده است كه احتمالاً تاثير تقويم خوارزمی باستان بوده است. از آنجا كه در تقويم خوارزمی، آغاز سال نو از ششم فروردينماه محاسبه میشده است؛ زمان برگزاری همه مراسم سال، پنج روز ديرتر بوده و در نتيجه جشن مهرگان بجاي شانزدهم مهر در بيست و يكم مهر (رام روز) برگزار میشده است.
موسیقی مهرگانی
از آنجا كه در «برهان قاطع» نام مهرگان براي يكی از مقامها و لحنهای موسيقی سنتی ايران آمده است؛ و همچنين در ميان دوازده مقام نامبرده شده در كتاب «موسيقي كبيرِ» ابونصر فارابی نيز مقام يازدهم با نام مهرگان ثبت شده است؛ و نيز نظامي گنجوي در منظومه «خسرو و شيرين» نام بيست و يكمين لحن از سي لحن نامبردار شده را «مهرگانی» نوشته است؛ گمان میرود كه در دوران گذشته در جشن مهرگان موسيقی ويژهای اجرا میشده است كه ما از جزئيات آن بیاطلاعيم.
آیینهای جشن مهرگان
در مجموع و بطور خلاصه، جشن مهرگان، جشن نيايش به پيشگاه «مهر ايزد» ايزد روشنايی و پيمان و درستی و محبت، ايزد بزرگ و كهن ايرانيان و همه مردمانِ سرزمينهايی از هند تا اروپا، به هنگام اعتدال پاييزي در نخستين روز مهرماه و در حدود دو هزار سال اخير در مهر روز از مهرماه، برابر با شانزدهم مهرماهِ گاهشماری ايرانی (هجری خورشيدی فعلی) برگزار میشود.
آنگونه كه از مجموع منابع موجود، همچون نگارهها و متون باستانی و نوشتههای مورخان و دانشمندان قديم ايرانی و غير ايرانی (مانند فردوسی، بيرونی، ثعالبی، جهانگيری، اسدیِ توسی، هرودوت، كتسياس، فيثاغورث، . . .) و نيز آثار شاعران و اديبان (مانند جاحظ، رودكی، فرخی، منوچهری، سعدسلمان، . . .) دريافته میشود؛ مردمان در اين روز تا حد امكان با جامههای ارغوانی (يا دستكم با آرايههای ارغوانی) بر گرد هم میآمدهاند؛ در حالی كه هر يك، چند «نبشته شادباش» يا به قول امروزی، كارت تبريك برای هديه به همراه داشتهاند. اين شادباشها را معمولاً با بويی خوش همراه میساخته و در لفافهای زيبا میپيچيدهاند.
در ميان خوان يا سفره مهرگانی كه از پارچهای ارغوانی رنگ تشكيل شده بود؛ گل «هميشه شكفته» مینهادند و پيرامون آنرا با گلهای ديگر آذين میكردند. امروزه نمیدانيم كه آيا گل هميشه شكفته، نام گلی بخصوص بوده است يا نام عمومیِ گلهايی كه برای مدت طولانی و گاه تا چندين ماه شكوفا میمانند.
در پيرامون اين گلها، چند شاخه درخت گز، هوم يا مورد نيز مینهادند و گونههايی از ميوههای پاييزی كه ترجيحاً به رنگ سرخ باشد به اين سفره اضافه میشد. ميوههايی مانند: سنجد، انگور، انار، سيب، به، ترنج (بالنگ)، انجير، بادام، پسته، فندق، گردو، كُـنار، زالزالك، ازگيل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
ديگر خوراكیهاي خوان مهرگانی عبارت بود از آشاميدنی و نانی مخصوص. نوشيدنی از عصاره گياه «هَـئومَـه/ هوم» كه با آب يا شير رقيق شده بود، فراهم میشد و همه باشندگان جشن، به نشانه پيمان از آن مینوشيدند. نانِ مخصوص مهرگان از آميختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهيه میگرديد. غلهها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. ديگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش يا نوكچه (شمع)، شكر، شيرينی، خوردنیهاي محلی و بویهای خوش مانند گلاب.
آنان پس از خوردن نان و نوشيدنی، به موسيقی و پايكوبیهای گروهی میپرداختهاند. سرودهايی از مهريشت را با آواز میخوانده و اَرْغُـشت میرفتهاند (میرقصيدهاند). شعلههای آتشدانی برافروخته پذيرای خوشبويیها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) میشد و نيز گياهانی چون هوم كه موجب خروشان شدن آتش میشوند.
از آنجا كه نشانههای بسياری، همچون تنديسها، کتیبهها و سنگنگارهها (از جمله نگارههای میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آيين مهر در آسياي كوچك (آناتولی) حكايت میكند؛ بعيد نيست كه «سماع»های عارفانه پيروان طريقه «مولويه» در شهر قونيه امروزی، ادامه ديگرگون شده همان ارغشتهای ميترايي باشد.
در پايان مراسم، شعلههای فروزان آتش، نظارهگر دستانی بود كه بطور دستهجمعي و برای تجديد پايبندی خود بر پيمانهای گذشته، در هم فشرده میشدند.
برگرفته از کتاب «جشنهای مهرگان و سده»، 1384،
برای دیدن جشن مهرگان امسال به سایت
بی بی سی مراجعه کنید