Saturday, February 28, 2009


مثل وقتی که جیپ سبز رو تو این آشپزخونه میروندم و مادرجون میخندید خوشحالم . خوشحالم که یه چهار دیواری قراره از امشب دورم باشه ... شادی جیپ و اون خنده ها ۳۰ ساله باهامه ؛ عجیبه
صدای مامان و مادرجون میاد

Wednesday, February 25, 2009

همیشه دعواست بین آنچه که دل میگه و اونی که عقل زمزمه میکنه . همیشه هم میگیم دفعه بعد به حرف دل گوش میدیم و نمیدیم . راز عقل و نمیدونم که همیشه برنده میدونه

Sunday, February 22, 2009

امروز با حال و هوای بارانی کلی گردش کردم و تو تمام مدت لبخند بامزه ای رو لبم بود . یاد آبجوهایی افتاده بودم که با مجید به صورت یخ در بهشت تو قوریای رستوران باز جلوی توانیر میزدیم .
جالبه که هیچ فکر دیگری نمیکردم . فقط همین خاطره رو بارها و بارها مرور میکردم و میخندیدم

Thursday, February 19, 2009


خدایا کفر نمی‌گویم،
پریشانم،
چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.
خداوندا!
اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای ‌تکه نانی
‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
و شب آهسته و خسته
تهی‌ دست و زبان بسته
به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!

خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌
و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!

خداوندا!
اگر روزی‌ بشر گردی‌
ز حال بندگانت با خبر گردی‌
پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است

دکتر علی شریعتی
Thanks to Nastaran

Monday, February 16, 2009

روزها جالبتر میشن وقتی تو آدمای غریبه به دنبال آشنا میگردم .

Sunday, February 15, 2009


قدیمترها جمله جرج ارول در مزرعه حیوانات که ؛ همه با هم برابرند ولی بعضی ها برابرترند؛ به عنوان آشکارترین شکل گرفتن آزادی با بهانه ایدولوژیک بود تا امروز که دادستان کل جمهوری اسلامی گفت :

" داشتن يك عقيده و مرام،آزاد ولي اعلان و ابراز آن به منظور تحريف افكار ديگران،جريان سازي و يا تبليغ و تظاهر به قصد اغواگري و تشويش اذهان ديگران و عناوين مشابه مجاز نخواهد بود ".

فکر میکنم حتی آزادی حیوات رو هم به این آشکاری ؛حتی در سال ۱۹۴۵؛ نمیشد گرفت

Saturday, February 14, 2009



یه شراب خوب به همراه یکسری پنیر و شکلات با داریوش

هم۱۴ فوریه ؛ روز ولنتاین و هم ۲۹ بهمن ؛ جشن سپندارمزگان شادباد

Tuesday, February 10, 2009

I am worried


آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد قابل قیاس نیستند. آقای احمدی نژاد بسیار ضعیفتر از آقای خاتمی است هم از جهت شخصیتی و هم از جهت مدیریت . حتی لازم نیست که برای آقای خاتمی رای جمع کنیم که هم عمو احمدی خودش اینکار رو به خوبی انجام داده و هم دوستان ایشان با کارهای احمقانه ای مانند پلاکاردهای : احمدی نژاد میماند! با این وجود اگر بپذیریم که آقای احمدی نژاد دوباره رییس جمهور بشه مثل دانش آموزی میمونه که سر کلاس من متقلب ؛ تقلب کنه که ۲۰ حقشه . نوش جونش که نشون میده یا ما مردم درسمون رو یاد نگرفتیم و یا اینکه اصولگراها فقط قدرت مادی ندارند و یه کمی بیشتر از اقلیت باهاشونن. چون من اینطور فکر نمیکنم فکر میکنم آقای احمدی نژاد کار بسیار سختی خواهد داشت.

با وجود این آقای خاتمی اشکال بزرگی دارد که وجود بدون برنامش ؛ او را برای ایران خیلی خطرناک میکنه و اون نه مشکل تصمیم گیری و بلکه مشکل اراده انجام اون تصمیم هست که بارها و بارها از آقای خاتمی دیدیم. حتی وقتی به سخنانش هنگام اعلام کاندیداتوری گوش میکنیم بازهم این مساله رو میبینیم .

متاسفانه من خیلی اعتقاد ندارم که آقای خاتمی خودش رو فدای آرمانهاش میکنه که اینکار رو نکرد وقتی که باید میکرد ولی کاملا به ابتدای نوشته دوست عزیزم که ؛ خاتمی دوم خرداد مظهر یک جریان بود. خاتمی امروز یک فرد است که خالصانه خودش را می‌خواهد در تلاطم گرداب سیاست پیچیده و کثیف ایران رها کند.؛ اعتقاد دارم. چون الان ؛مظهر یک جریان؛ نیست دیکه آقای خاتمی اون قدرت من جوون رو پشتش زیاد نخواهد داشت و با بی برنامگی که ازش سراغ داریم به هیچ عنوان قادر به مقابله نیست مگر اینکه بتونه اعتماد بنفسی رو که برای اینکار لازم هست و بدست بیاره - که البته من به این خیلی خوشبینم - ولی اگه این اتفاق نیافته چی میشه؟

میشه یه صورت خوش خنده و محجوب که مثل لینگویینی تو کارتون رات اتویل میشه که کارهاش و تصمیماتش رو آدمهای دیگه دارن میگیرن.

وگرنه کی میخواد این عمو احمدی بیمزه بمونه ؟ یه ترسم اینجاست که عمو ۵-۶ ماهه صداش در نیومده . حرفای امروزش هم نشون میداد که دیگه داره از رو نوشته میخونه !

تصور اون روزی که خاتمی بی برنامه عروسک خیمه شب بازی اصولگراها بشه منو میترسونه ولی وای بحال روزی که برام روشن بشه اومدن خاتمی نه از روی عشق و بلکه از روی حساب جمهوری اسلامی بوده باشه

Sunday, February 08, 2009

قدرت خاطرات و دسته کم گرفته بودم . یارم رفته بود که خاتمی رو بخاطر جوونیم دوست دارم نه بخاطر اصلاحات . با اینکه میدونم اومدنش به نفع ایران نیست ولی خیلی خوشحالم .
ای آقای مترسک ؛ کمتر خراب کاری کن اگه میشه این دفعه

Saturday, February 07, 2009


از اون روزایی که هم حوصله داری بری بیرون و به همراه بقیه آدمای شهر اسکیت روی یخ کنی و هم با تمام وجودت میخوای بری زیر پتوی گرم و از پنجره درختا رو که دارن جوونه میدن دید بزنی ؛ ولی میدونی که باید بشینی تو خونه و تا شب ۲۰ صفحه بنویسی به شدت بیزارم
photo by Franz Sauer