Tuesday, October 30, 2007

روز ناگزیر

آن روز ناگزیر می آید

روزی که عابران خمیده

یک لحظه وقت داشته باشند

تا سربلند باشند

و آفتاب را در آسمان ببینند.
از قیصر امین پور . روحش شاد

Sunday, October 28, 2007

مولانا بیصبرانه منتظر چه کاری از طرف مهرورز است؟


اگه دوستان همه بالای 18 بودند عکسی مشابه میگذاشتم تا قصد احمدی نژاد از این ژست بیشتر مشخص شود

Saturday, October 27, 2007

simple is hard!

Watch the incredible speech of David Pogue on "Simplicity sells". It is specially very very important to us guys! Watch it carefully please.

Friday, October 26, 2007

گورمه ميشم بير هفته دي

یک هفته هستش که یار و ندیده ببین چکار داره میکنه !
ما چی پس ؟

قشنگی زندگی به اینه که بی خاطره هیچی
که خاطره ها شخصیتتو میسازن
که مادربزرگ خود خودته
که پدربزرگ همه وجودته

حالا خودتون بدونین که 10 ساله پدربزرگ رو ندیدم و 9 ساله مادربزرگ رو . چند ساله بابا و مامان رو .حتی شما هم باور نمیکنید، نه؟
الان 2 روزه مادرجون با صدای خودش همون آهنگی رو میخونه تو گوشم که همیشه فقط وفقط برای من میخوند ... یاد خاطره های زیباش بخیر
یاد اون چهره قشنگ ... یاد اون

كوچه لره سو سپميشم يار گلنده توز اولماسين

کوچه ها رو آبپاشی کردم تا یارم اومد گردوخاکی نباشه !


اله گلسين اله گيدسين آراميزدا سوز اولماسين

بیادو بره بینمون حرفی نیوفته !


ساماوره اود سالميشام استيكانا قد سالميشام

سماورو آتیش کردم تو استکانا قند انداختم !


ياريم گيدوب تك قالميشام

یارم رفته تنها موندم!


نه گوزلدي يارين جانيم

چه خوشگله یاره من!


نه شيريندي يارين جانيم

چه شیرینه یاره من!


پياله لرين رهلري

پیاله هاشو نقاشی می کنه!


هربيري بير طرفده دي

هرکدومش یک طرفه!


گورمه ميشم بير هفته دي

یک هفته ای ندیدمش!


نه گوزلدي ياريم جانيم

چه خوشگل یاره جون من!


نه شيريندي ياريم جانم

چه شیرینه یاره جونه من!

(از این سایت )مرسی

یاد ایامی ... یاد ایامی

این قسمت "مارمولک " رو سالها بود که ندیده بودم . واقعا محشره ! من عاشق صحنه آخر این قسمتم که میگه :"سلام من رو به مادرتون ابلاغ بفرمایید! " . این جک "حاج آقا عمامتون برعکسه " در زمان جوانی ما غوغایی بود
با لذت ملاحظه بفرمایید


Thursday, October 25, 2007

آخ جون ! گوگل ادز گرفتم

چه به روز اين سرزمين آمده است. آيا واقعاً هنوزميتوان آن را ايران ناميد، کشوري که در قرن¬ها پيش ‏داراي منشوري می بود که کرامت‎ ‎
انسان و احترام به حقوق بشر محوريترين پيام آن ميبوده است؟

نقل قولی بود از نوشتار انجمن اسلامی ابوعلی سینا بود . باور بفرمایید حتی من هم کمی نگران ایران شده ام نه برای سیاسی کاریها و بلکه برای کشتن جوانها به نام دختربازی یا پسربازی یعنی حقی طبیعی برای هر انسان بالغ 27 ساله ! .ولی واقعا هر چه میگردم ، میبینم خیلی اوضاع بد نیست ! اگر پازلی سخت و زشت باشد دلیل خراب بودن پازل نیست . شاید خود ما از میان اینهمه پازل زیبا ، این یکی را با دقت انتخاب کرده ایم. !

بگذریم . خوشبختانه تیمی خوب در شرکتی دارد شکل میگیرد ! باید دید چه میشود در آینده
بدون دوستان همدل و کاردان اصولا کاری اگر هم به پیش برود مزه ای ندارد
در ضمن ابنجا مملکت غریبی است . میگویند اگر انسانی بمیرد در خیابان هم کاری با او ندارند . با این حال ؛ 2 سالی است که به خانه دوستانی اهل اینجا میروم که مشکل جسمی دارند . هم پولدار دیده ام و هم بی پول . با فرهنگ یکسان با کانادا و هم با فرهنگی متفاوت با اینجا . نکته ای که به دید من آمد ، کمک یکسان به انسانهای مختلف بود

نکته دیگر اینگه شاهین عزیز خبر داد که گوگل ادز گرفتم . دستت درد نکنه شاهین . خوشخبر باشی. در ضمن آخرش با داش نیما نشد حرف بزنیم. 2 دفه زنگ زدم مثل اینکه سرش شلوغه

Wednesday, October 24, 2007

امیرکبیر و کوبیدن آبله بر ایرانیان

البته داستان این سالها در ایران جن زدگی نیست . بهانه جنی است به نام آمریکا که 30 سال است تمام مشکلات از سر تقصیر اوست . ولی دلیل یکی است . جهل و نادانی از سر ما ایرانیان نیافتاده است . با هر که صحبت کنید به این نکته "اعتراف" میکند که جامعه ما روشنتر از گذشته است . آیا هست ؟

Tuesday, October 23, 2007

Another joke! Fresh from Iran

به ترکه مي گن: مي دوني امام رضا رو چه جوري شهيد كردن؟ مي گه : آره، نامردا تو حرمش بمب گذاشتن

Sunday, October 21, 2007

جک دسته اول از داود

ازراییل میره سراغ قزوینیه میگه :
وقت مردنته ! شناسنامتو بده بیاد!
قزوینیه میگه : بالام جان ! شناسناممو میخوای چیکار؟
- میخوام باطلش کنم .
+ بالام جان زیر فرشه ! جراتشو داری خم شو و ورش دار

با کمی سانسور

Saturday, October 20, 2007

تغییر استراتژیک یا تغییر مهره؟

با دوستان در داخل ایران صحبتی نداشتم ولی اینجا خیلی وضع خوب نیست . تیتر تمام روزنامه ها و سایتها استعفا (یا به زبان تحلیلگرها برکناری) آقای لاریجانی است . چیزی که به گفته بسیاری در غرب ، به معنی سخت تر شدن مواضع ایران در مورد مذاکرات میباشد .
بی بی سی ، آقای ابطحی و آقای بهنود سه تحلیل متفاوا ارایه کرده اند مه خواندن هر سه دید وسیع تری به خواننده میدهد . از میان این سه ، آقای بهنود به نکته جالبی اشاره میکند :
"
اما علیرغم این حدس و گمانها یک امر تقریبا مسلم است و آن اهميت زمانی است که مهره مهمی از پرونده هسته ای ايران دور می شود.

زمانی که تهديد های رييس جمهور آمريکا در مورد پرونده هسته ای ايران زمزمه احتمال "جنگ جهانی سوم" به خود گرفته، واکنش نظامیان ايران به اين تهديد ها به شماره موشک هائی که در وهله اول شلیک می شود رسیده، و دو روز بعد از حضور ولاديمير پوتين در تهران، بعضی رسانه ها به ياد آورده اند که در سال اخير، در آستانه حوادث بزرگ منطقه خاورميانه، روس ها نقش مطلع کننده و ميانجی را بازی کرده اند.

"

"تمام سهم يک ملت ز دنيا"

"تمام سهم يک ملت ز دنيا"


عنوانی که مهدی به نقد بسیار قوی خودش در سکوت سنگین در مورد پرسپولیس داده .
چیز بیشتری ندارم که در مورد پرسپولیس بگم . حتی وقتی ایران برگشتم هم دلم برای اون خاک آنقدر تنگ نشده بود

Thursday, October 18, 2007

تحلیل آقای ابطحی را از سفر پوتین به ایران بخوانید که خوب است

کارگاه مولان

به قول روزنامه ایران و خبرگزاری پویا خان ! جمعه 26 اکتبر بزرگداشت مولانا در دانشگاه سایمون فریزر برگزار میشود ! فقط نمیدونم چرا روزنامه ایران نوشته "کارگاه مولانا" .
در ضمن خدا بگم این معین و چیکار کنه ! استادی داریم با تمام خصوصیات یک چینی قابل توجه برای معین ( فونگ میره پیشش بوق میزنه ) روی نوت بوکش سعی میکرد بنویسه و موفق نمیشد . بالاخره پن عزیز شروع به نوشتن کرد و استاد ذوق زده فرمود :
ok ! fank hou

خنده ضایع من بود که فضای ساکت کلاس رو پر کرد

Labels: , , , ,

Wednesday, October 17, 2007

From Sara :)

Life is short, Break the rules, Forgive quickly, Kiss slowly, Love Truly, Laugh uncontrollably, And never regret anything that made you Smile.

Life may not be the party we hoped for, but while we're here we should Dance....

Tuesday, October 16, 2007

فروشگاه بتهون

یادم میاد که بابا برای خرید کتاب نت سر میزد به فروشگاه بتهون کنار دانشگاه هنر. قدیمی ترین فروشگاه موسیقی ایران بود که 54 سال فعالیت کرده بود . معمولا چیزهای کمیاب رو میشد از اونجا خرید. دوست حمید معلم موسیقی منم بود مدیرش
تعطیل شد به علت مشکلات مالی

Monday, October 15, 2007

خورشت بادمجانی درست کرده ام که بیا و ببین

Sunday, October 14, 2007

Wrong decision! True assumptions!


A man escapes from prison where he has been for 15 years. He breaks into a house to look for money and guns and finds a young couple in bed.
He orders the guy out of bed and ties him to a chair, while tying the girl to the bed he gets on top of her, kisses her neck, then gets up and goes into the bathroom.
While he's in there, the husband tells his wife: "Listen, this guy's an escaped convict, look at his clothes! He probably spent lots of time in jail and hasn't seen a woman in years. I saw how he kissed your neck " if he wants از اون کارا, don't resist, don't complain, do whatever he tells you.
Satisfy him no matter how much he nauseates you. This guy is probably very dangerous. If he gets angry, he'll kill us. Be strong, honey. I love you."
His wife responds: "He wasn't kissing my neck. He was whispering in my ear. He told me he was همجنس باز, thought you were cute, and asked me if we had any Vaseline.
I told him that it was in the bathroom. Be strong honey, I love you too!!"

(From Nastaran)


Why I told you this story?

Last night we went to Maryam and Payam's place. it was a great night with a great food. Thanks guys :)
We played "Mafia". Kaveh had many good reasons to convince us that either Mohammad or Pooya is among Mafia. Kaveh had two topology , and in both of them he was not among Mafia; thus, I got suspected and accused him to be a Mafia. When I accused Kaveh to be a Mafia, Mohammad started to support me, without thinking critically, I thought he was tring to help me to kill a thief!

I didn't see the truth!

Mehdi told me once :

we don't see things as they are, we see them as we are. (I got the quote from him right now again!)

It doesn't mean that I was among Mafia,
I couldn't see Mohammad's role as I didn't want to see it! I judged Kaveh as if Caroline judged Lester in American Beauty. I killed him as Caroline did!(In her mind, in her faith)

I found that Kaveh is Pooya Sabouri's friend in Khaje Nasir University (www.kntu.com) . Pooya (Sabouri) and I were a good friend in old days.We had many walks together, many thoughts together till the end. Anything has the end right? Our end was the beginning of my business! Anyways,Nastaran can remember it. Drilling, working, ... .

I wish all of the best for my best friends as I had a good time with them ( Pooya, Elham, Nastaran, Niloofar, Shahrokh, Leyla, Sanaz, Samar) . All of these friends are the people who remains in my mind till I die.

Cheers guys. Thanks for the good moments. thanks for everything you thought me.


I wish I could see things better.

Saturday, October 13, 2007

مادرجون



پرسپولیس باعث شد تا در چند روز گذشته بیشتر فکر کنم به سرنوشت .
هوا خوب شده . به گردش رفتم تا خوب فکر کنم . کتاب خوندم و تمرکز کردم . سعی کردم عوض بشم .
شعر مادرجون رو زمزمه میکنم ...
انار سرخه و نارنج یزدی +++++ به قربان سرت هر جا که هستی
گل سرخ و سفید و لاجوردی +++++ چرا ترک من بیچاره کردی
نه بیابی نه پیغامی فرستی ++++++ اگر حاکم شدی ، آنجا نشستی
خوش آنروزی که لا هم می نشستیم +++++ قلم بر دست و کاغذ می نوشتیم
قلم بشکست و کاغذ بر هوا رفت +++++ نمیدانم محبت در کجا رفت

امیدوارم همه مادرجونهای دنیا سرزنده بمونن

Sunday, October 07, 2007

حقیقت

وقتی یه سیاه پوست یه پیچر میذاره رو میزت ، بدون که بهترین دخترای تو کلاب و زدی !
وقتی تو ماشین با آهنگ " گل شگفت انگیز شد " حال میکنی ، بدون که آخر عشق و حال و کردی !
وقتی بجای گل از آژ... استفاده میکی و از اول رلا تا آخر مسیر میخندی ، بدون که هیچ چیزی نمیتونه جلوی خوشبختی رو بگیره !
وقتی میری تو پیتزا فروشی و میبینی با صمیمیت باهات ایرونی حرف میزنه ، بدون که هیچ چیزی ایرونی بودن و نمیگیره !
و وقتی هر کی ازت میپرسه "اهل کجایی؟ " و بلند جواب میدی "ایران " ، بدون که هیچکس نمیتونه ایرونی بودنت رو ازت بگیره

پینوشت : فقط 3 تا آخریاش واقعی خودمه ! 2 تا اولیاش حقیقت دوستی دیگر است . واسه دوستایی که پرسیدن

Tuesday, October 02, 2007

ریشه


همیشه واسه کسی خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسید ، بدونه ریشش کجاست
هدی

Monday, October 01, 2007

موفق باشی سیگی جون

فردا دفاع یکی از بهترین و عزیزترین دوستامه . از اونایی که مثل آقای مهرداد میمونه ! همه دوسش دارن . من از صمیم قلب براش آرزوی موفقیت میکنم و میدونم که موفق میشه.
5 تا آهنگ و کایپ رو که خیلی دوست دارم اینجا میذارم براش.
از اونجایی که سلیقشو میشناسم میدونم که از الیزی بدش نمیاد