بهزاد در شاهنامه
به نقل از نوف ، استاد جلال خالقی مطلق در سخنرانی سخنانی چند گفته اند که قسمتی از آن مربوط به "بهزاد" اسب "سیاوش" است .
فَسیله چو آمد به تنگی فراز
بخوردند سیر آب و گشتند باز،
نگه کرد بهزاد، کَی را بدید
یکی باد سرد از جگر برکشید
بدید آن نشست سیاوُشپلنگ
رکیب دراز و جُنای خدنگ
همیداشت بر آبخور پای خویش
از آنجا که بُد دست ننهاد پیش
چو کیخسرو او را به آرام یافت
بپویید و با زین سوی او شتافت...13
12ـ شاهنامه، دوم 347/ 2147بجلو.
13ـ شاهنامه، دوم 427/ 128بجلو.