Thursday, August 31, 2006

واسه دوستایی که تعجب کردن از من


به کسی بر نخوره، بر نخوره
من یکی پنجرمو می بندم
این همه پنجره ی باز بسه
من به باغ آینه می خندم
به کسی بر نخوره، بر نخوره
من یکی پیش خودم می مونم
در شب بی کسی و بی حرفی
برای دل خودم می خونم
خواب بودم، بیدار شدم ، آشتی کردم با خودم
خواب بودم، بیدار شدم ، آشتی کردم با خودم

به کسی چه، این صدا، این حنجره، مال منه
کی مثل من لحظه هاشو زیر آواز میزنه
کی به جز من میتونه خاطره هاشو بشمره
جز خود من کی به فکر موندن و سر رفتنه
به کسی بر نخوره، بر نخوره
اگه تنهایی خوبی دارم
اگه از خلوت خود سر مستم
اگه چون پروانه بی آزارم

خواب بودم، بیدار شدم ، آشتی کردم با خودم
خواب بودم، بیدار شدم ، آشتی کردم با خودم

به کسی برنخوره، برنخوره
اگه دستم پر عطر یاسه
اگه در پیله ی خود خوشبختم
کسی جز من منو نمیشناسه
به کسی بر نخوره، بر نخوره
اگه من اهل خراب آبادم
شجرنامه ی من مال منه
به کسی چه من یکی آزادم

خواب بودم، بیدار شدم ، آشتی کردم با خودم
خواب بودم، بیدار شدم ، آشتی کردم با خودم
نمیدونم از کیه ! ببخشید

رقصیدم و خدافظی کردم و اومدم خونه


Guys ! you should know something about Iranians. If you wanna go to a party,go ! but remember! If you dance with a girl, you should be prepare for stupid rumers!
I went to the persian party 2 days ago. Today at the university, people asked me about a girl who I danced with !
CraZy !!!
آقا نشد واقعا بگذارن آدم زندگیشو بکنه ! اصلا به شما چه ؟ آقا ایرونیا کارای احمقانه و سوالای بیجا میپرسن که نگو و نپرس
من که خندم گرفته بود
دوستان حال دوست دخترم و میپرسیدن !
! دوستان از اینکه رو سن رقصیده بودیم تشکر میکردن
کلی خندیدم وقتی سعی کردم اسمش یادم بیاد ولی یادم افتاد که اسمشم نپرسیدم ! رقصیدم و خدافظی کردم و اومدم خونه

Iran Defies U.N.; Sanctions Possible



Iran defied a U.N. deadline Thursday to stop enriching uranium, opening the door for sanctions, but U.S. and other officials said no action would be sought before a key European diplomat meets with Tehran's atomic chief next week to seek a compromise.
Read more on AP

ارغوان رضایی به دور دوم رفت


ارغوان رضايي، تنيسور 19 ساله فرانسوي ايراني تبار، روز دوشنبه براي دور دوم مسابقات امريکا انتخاب شد. او علي رغم اينکه طي سال جاري حضور خود را در زمين هاي تنيس افزايش داده و نتايج بسيار خوبي نيز به دست آورده، ولي همچنان بدون حامي مالي به سر مي برد.
اين تنيسور جوان که در ماه مي در مسابقات رولاند گاروس فرانسه نيز بسيار خوش درخشيد و به دور سوم اين مسابقات دست يافت، توانست "آنا لنا گرونفلد"، تنيسور آلماني را شکست داده و از دور مسابقات خارج کند. شکست اين تنيسور آلماني موجب حيرت همگان شد.
رضايي که در دور بعد به مصاف "لوسي سافاروا"، تنيسور چک [داراي رتبه جهاني 43] خواهد رفت مي گويد: "واقعاً اين رويدادها براي من خيلي بزرگ و با ارزش هستند. من علاقه دارم که در بازي هاي خود با جمعيت ارتباط برقرار کنم و هميشه از خود مي پرسم که آيا در مسابقه بعدي جمعيت زيادي خواهد آمد. حضور مردم به من انگيزه مي دهد."
رضايي از زمان مسابقات پاريس تا آغاز اين فصل، در پيدا کردن آمادگي اوليه خود کمي مشکل داشت. تمرين هاي او براي مسابقات ويمبلدون در شرايط خوبي برگزار نشد. او که داراي رتبه 96 جهاني است، به دليل نداشتن حامي مالي حتي امکان خريد کفش استاندارد تنيس روي چمن را نداشته است.
نتيجه: پاي او در اولين دور از مسابقات در شهر ايست بورن [ماه ژوئن] لغزيد و منجر به آسيب ديدن يکي از عضلات پاي او شد. با اين حال، اين اتفاق موجب نشد تا او از مسابقات لندن بازبماند.
او که از رفتار فدراسيون تنيس فرانسه دلسرد شده است مي گويد: "هنوز هيچ حمايت کننده اي ندارم. خودم بايد لباس و کفشم را بخرم و بعضي اوقات سعي مي کنم که مارک آنها مخفي باشد. شايد هنوز بايد به کسب نتايج خوب ادامه دهم تا بالاخره مورد توجه قرار بگيرم."
اين تنيسور جوان اکنون به همراه انوش، برادر خود براي مسابقات به ايالات متحده سفر کرده است. برادرش در اين سفر نقش مربي او را دارد. ارغوان در اين خصوص مي گويد: "پدرم ترجيح داد که تقاضاي ويزا نکند [به دليل مليت ايراني]. بعد از اين مسأله، تصميم گرفتم خودم را محک بزنم. مي خواستم به او ثابت کنم که با برادرم نيز مي توانم همان نتايج را به دست آورم."
رضايي براي پايان اين فصل انگيزه و بلندپروازي هاي بسياري در ذهن دارد. او مي گويد: "در مسابقات تنيس روباز استراليا در ماه ژانويه تمام تلاش خود را خواهم کرد تا بين 50 بازيکن بزرگ جهان باشم. پس چرا تا قبل از پايان سال اين کار را انجام ندهم؟"
منبع: نوول ابزرواتور، 29 اوت 2006م

ترجم: علي جواهرفروش

منبع بنده : روز آنلاین

Wednesday, August 30, 2006

Iran releases former U of T professor


Iran has released liberal intellectual Ramin Jahanbegloo, a Canadian-Iranian accused of working with the U.S. to overthrow the government.
read more from CBC.ca

رامين جهانبگلو عصر چهارشنبه(هشتم شهريور) با حضور غير منتظره در محل خبرگزاري دانشجويان ايران درخواست كرد در گفت‌وگويي آزاد، به شرح وضعيت خود و طرح برخي مسايل بپردازد.

، من زان خودم، چنان که هستم هستم



گر من ز می مغانه مستم،‌ هستم
، گر کافر و گبر و بت‌پرستم، هستم
، هر طايفه‌ای به من گمانی دارد
، من زان خودم، چنان که هستم هستم
خیام

Tuesday, August 29, 2006

Lesson of the day


I steel this post from one of my friend's weblog that I can not reveale his name.


If you do not believe in yourself... chances are nobody else will

My mom is trying to sell a house


I am sorry guys! but president Ahmadinejat has some speech problems too ! Usually, Mollas (Arab clerics who have power in Iran these days) can talk. Talking is the only activity that they can do pretty well, but he can not even talk correctly.
He you read about the content of the second letter to Ms. Merkel ? It's a funny letter . I think he needs to answer many of those question about the freedom of speech or human rights.
And more importantly,
My mom is trying to sell a house for more than 2 years !

Monday, August 28, 2006

Pasargad




Do you know Pasargad? read about it Here .
Please Read this website and sign for helping Iranian people to save Pasargad. It is in Iran, but it belongs to all of the world. It's the part of the world's history.
Please help us to save our history, our culture which is a part of the world's culture. Look at the beauty of the just one part of the Persian culture .

Please click Here to sign the petition.

PS. I am not sure about the source of these pictures. I hope they are fake. I really hope!

دوستای ایرونی من ! میخواستم داد و بیداد کنم که همین الان دوستم زنگ زد که با الگانس رییسش میاد بریم گردش و من مهربون شدم ! خواهش میکنم سعی کنیم با هم یه کاری کنیم . حداقل ایران رو اون طوری که هست بشناسونیم . مینویسم بعدا چرا دارم اینو میگم تو پست بعدی ولی حداقل واسه الان اینو امضا کنید به خدا مال خودمونه ! به خدا خودمونه ... بیشتر بخونیم . بهتر بدونیم راجع به
رفتار نیک ، گفتار نیک و پندار نیک

Sunday, August 27, 2006

Mana Neyestani , the caricaturist who is in jail in Iran is free conditionally these days.
You can see his latest photoes here .



I want to go with the one I love

I want to go with the one I love.
I do not want to calculate the cost.
I do not want to think about whether it's good.
I do not want to know whether he loves me.
I want to go with whom I love
"Bertolt Brecht"

Talking about the vague picture


How can I talk about the picture? I am takhing about the picture of my friends that I have posted yesterday. How can I say how much I miss walking with my friends on rain and talk about love? Sanaz has written me a written scrap. She is right.
We are not faithful ! We miss each other, but the problem is we have been changed. I am not in a right way we have been changed though.
I can talk about this picture in a long period of time. believe me . These guys are my past, my culture, and my love. I really enjoyed when I was their friend. Yadesh be kheyr ...
همیشه به یاد دوستی زیبایی که داشتیم میمونم
بعضی وقتا باید رفت ، باید فقط به یاد خیلی چیزا بود
من احساس نمیکنم که میخوام شکایتی کنم
دوست نداشتم که بهترین دوستیایی که داشتم از بین برن
ولی تا روزی که دوست بودیم ، دوست بودیم
بیچاره هممون

Reality



مشکل حل شد. تا به حال این دولتهای بدبخت دنیا که فکر می کردند ایران برای آنها خطرناک است، اشتباه می کردند. خبری نیست! کسی کاری به آنها ندارد. ایران حتی نمی خواهد اسرائیل را هم از بین ببرد. این موشک های دوربرد ایرانی که حزب الله شلیک کرده به اسرائیل هم اسمشان شهاب هست، ولی توی خونه آنها را کروز صدا می کنند. ایران هم قصد دارد انرژی هسته ای تولید کند فقط برای درمان سرطان. در همین راستا، امروز احمدی نژاد پروژه آب سنگین اراک را افتتاح کرد و در آنجا گفت: « ایران برای هیچ کشوری حتی اسرائیل خطر نیست.» با اعلام این جمله ترس برخی کشورهای جهان از دولت احمدی نژاد کاملا از بیم رفت و در حال حاضر فقط مردم ایران از این دولت می ترسند. برای اینکه ترس جهانیان از دولت ایران کاملا بریزد، باهنر گفت: « کاری نکنید مردم سلاح هسته ای بخواهند.» وی به مسوولان صدا و سیما و سازمان تبلیغات اسلامی و سایر مقامات دست اندر کار اعلام کرد که از هفته آینده مردم ایران به جای انرژی هسته ای صلح آمیز طرفدار سلاح هسته ای بشوند. شعار هفته آینده به شرح زیر خواهد بود: « سلاح هسته ای حق مسلم ماست.»
Ebrahim Nabavi

Saturday, August 26, 2006

دوست پرونی


Today I went to Burnaby lake . Davood was here to pick up his computer that I had fixed for him. We enjoyed walking for 2 hours and watching different kind of birds enjoying the sun and singing. Wooow, we had some blue berry.
این آقا داود مام امروز گیر داده بود به فلسفه زندگی و این حرفا ! دین و فلسفه و قدرت مردانگی و از این حرفا که بعد از پویا و شاهرخ و الهام و کاوه و لیلا ، یادم نمیاد راجع بهشون حرف زده باشم . آقا داوود بیخیال
رابطشم با همخونه ایه منم که ماهه ! ای بابا من باید تو وبلگمم مواظب حرف زدنم باشم . دیروز حواسم نبود و امیدوارم پویا رو ناراحت نکرده باشم ، الانم میدونم داوود فردا زنگ و زده ... برم لالا تا دوستامو نپروندم

Friday, August 25, 2006


اي پرنده مهاجر ، اي پر از شهوت رفتن
فاصله قد يه دنياست ، بين دنياي تو با من
تو رفيق شاپركها ، من تو فكر گلمون
تو پي عطر گل سرخ ، من حريص بوي نونم
دنياي تو بينهايت همه جاش مهموني نو
ر دنياي من يه كف دست روي سقف سرد يك گور
من دارم تو آدمكها ميميرم ، تو برام از پريها قصه ميگي
من توي حيله وحشت ميپوسم ، برام از خنده چرا قصه ميگي
كوچه پس كوچه خاكي ، در و ديوار شكسته
آدمهاي روستايي ، با پاهاي پينه بسته
پيش تو يه عكس تازه است واسه آلبوم قديمي
يا شنيدن يه قصه است از يه عاشق قديمي
براي من زندگي اينه ، پر وسوسه پر غم
يا مثل نفس كشيدن ، پر لذت دمادم
اي پرنده مهاجر ، اي همه شوق پريدن
خستگي كوله بار ، روي رخوت تن من
مثل يك پلنگ زخمي پر وحشته نگاهم
ميميرم اما هنوزم دنبال يه جون پناهم
نبايد مثل يه سايه ، زير پاها زنده باشيم
مثل چتر خورشيد بايد روي برج دنيا واشيم
امشب به داییم زنگ زدم و بعد از چند ماه با هم گپی زدیم . یادش بخیر ... فقط فهمیدم که خیلی گرفتس . نمیدونم چرا
پویا برام نوشته بود که یه پارتی در راهه . فکر کردم واسه منه ولی دیدم واسه همه گذاشته و همه بچه ها گفتن آره واسه مام فرستاده ؛ ولی بازم دستش درد نکنه . آدم احساس خوبی پیدا میکنه . اولین باره که میخوام برم پارتی ... یه جورایی میترسم همه آدما رو یکجا ببینم

Iranian refugee hopeful

Yesterday I saw an article about an Iranian refugee in one of the Vancouver's local newspaper. He is in of of the churches for many months now ! Crazy !
Read it from Metronews.

Wednesday, August 23, 2006


دوست دارم کسایی رو که واسه دل خودشون مینویسند . دوستی دارم که بیش از یک ساله که وبلاک نویسی میکنه ولی واسه خودش ! کل بازدیدهاش 16 تا بوده که اونام منم. لذت بردم وقتی آدرسشو بهم داد تا رازهاشو بدونم
مشکلی داشت و پریشب اومده بود و پیش هم بودیم ... بچه باصفاییه
قبلنم گفتم ! باید یه دوربین بخرم و بزنم تو کار فلیکر

Sunday, August 20, 2006

سد و بيست سال زنده باشيد


حتما نوشته لیشام رو بخونید که چیز جدید و باحالی از فرهنگ ایران یاد بگیرید

Saturday, August 19, 2006

When did Persians bacome Arabs?


Have you seen the "Crash" ? Wow, watch it. several times ! think about it. Talk about it. Feel it.
When did persian become arabs? what's wrong with arabs? what's wrong with blacks?
I am persian. I could undrestand the message of the movie.
I'll try to be more careful about my attitude toward my other friends.
Crash is one of the best movies I've ever seen.
Anyways, When did PERSIAN become ARABS? Nothing is wrong with being arab. NOTHING, but I have my own culture. I respect to other culture.
Please call me PERSIAN.
Read what Roger Ebert says about the movie.

Friday, August 18, 2006

ما بدهكاريم


ما بدهكاريم
به كساني كه صميمانه ز ما پرسيدند
معذرت مي خواهم چندم مرداد است ؟
و نگفتيم
چونكه مرداد
گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است

حسین پناهی

ده دقيقه سكوت به احترام دوستان و نياكانم
غژ و غژ گهواره هاي كهنه و جرينگ جرينگ زنگوله ها
دوست خوب من
وقتي مادري بميرد قسمتي از فرزندانش را با خود زير گل خواهد برد
ما بايد مادرانمان را دوست بداريم
وقتي اخم مي كنند و بي دليل وسايل خانه را به هم مي ريزند
ما بايد بدويم دستشان را بگيريم
تا مبادا كه خداي نكرده تب كرده باشند
مابايد پدرانمان را دوست بداريم
برايشان دمپايي مرغوب بخريم
و وقتي ديديم به نقطه اي خيره مانده اند برايشان يك استكان چاي بريزيم
پدران ‚ پدران ‚ پدرانمان را
ما بايد دوست بداريم

خیلی وقته که از خودم ننوشتم , با بابا حرف زدم ولی مامان خونه نبود . امیدوارم که صحیح و ساتمت باشند

Wednesday, August 16, 2006

ما همانیم که بودیم

مصاحبه آقای احمدی نزاد

لینک مصاحبه آقای احمدی نزاد را از سایت پویا گذاشتم اینجاا

Tuesday, August 15, 2006

Who’s Afraid of Shirin Ebadi?

Read thid Article from New York Times . It is really interesting.

Who’s Afraid of Shirin Ebadi?

Moreover, I've read that Iranian police is trying to remove sattelite dishes again !
Interesting ... isn't it?

Wow, more interesting issue is the Ahmadinejat's interview with CBS news . Watch it .
There is no need to talk about it. It's bullshit ! like everytime.

Rare Bird Sympathy



Now when you climb into you bed tonight
And when you lock and bolt the door
Just think of those out in the cold and dark
'cos there's not enoguh love to go round

And sympathy is what we need my friend
And sympathy is what we need
And sympathy is what we need my friend
'cos there's not enough love to go round

Now half the world hurts the other half
And half the world has all the food
And half the world lies down and quietly starves
'cos there's not enough love to go round

And sympathy is what we need my friend
And sympathy is what we need
And sympathy is what we need my friend
'cos there's not enough love to go round
'cos there's not enough love to go round

From My Recitence

Monday, August 14, 2006

مهاجرت


نوشته نارنج رو دوست دارم

Saturday, August 12, 2006


میدونی امروز به چی داشتم فکر میکردم ؟
به کرسی مادرجون با اون توپای زغالش
چه زود گذشت

Monday, August 07, 2006

Celebration of LIGHT





جای شما خالی , یهو تصمیم گرفتم که برم آتیش بازی رو ببینم . اینجا هرسال یه جشنواره آتیش بازی برگزار میشه که من خوب چون اولین ساله که اومدم کانادا ندیده بودم هیچوقت . خلاصه ، ساعت 9 راه افتادم و سوار اسکای ترین و برو مرکز شهر ونکوور ! خیابئنا رو بسته بودن و پلیس همه جا بود . انقدر لذت بردم از دیدن نظم و آتیش بازی و پلیسها و ... که نگو

ملت همه مست ولی منظم ! حالا تازه میفهمم عمو احمدی چرا میگه مشروب بخورین کتک میزنم ! ما منظم نبودیم, قول بدیم نظم اسلامی رو رعایت کنیم عمو دوسمون داره

ساعت 12 شبم برگشتم خونه ... به یاد همتونم بودم

جای همه خالی که عشقی کنیم با هم

Sunday, August 06, 2006

Fireworks

میخواستم یکم از آتیش بازی امشب بنویسم که خیلی قشنگ بود- جای همتون خالی- که تیتر اول سی ان ان نظرمو جلب کرد . فردا راجع به آتیش بازی مینویسم ولی موضوع ایران رو بخونید

تمدن آمریکایی

Saturday, August 05, 2006

هیشکی صداش در نمیاد

آقا دنیای بدی شده ! نمشتونم بنویسم تو این دنیای بد امشب ! میخوام بزم آتیش بازی ببینم ولی به جای بچه های فلسطینی و اکبر محمدی . بابا همه منو میشناسن ! من مخالف شدید پاک کردن اسرائیل از رو نقشم ! من از اونام که میگم فلسطین رو رها کی عمو احمدی نزاد ! ولی بد دارن میکشن و هیشکیم صداش در نمیاد ! ااا ، صدلی یکیشون در نیومده راجع به اکبر محمدی ! کشتنش رفت ؛ جسدشو شبونه دفن کردن ! همه رو گرفتن ! انجمن امیر کبیر و خراب کردن ! هیشکی صداش در نمیاد
چه راحت شده کشتن ؛

تا روح بشر به چمگ زر ، زندانيست
شاگردي مرگ پيشه اي انساني است
جان از ته دل ،‌ طالب مرگ است ...
دريغ درهيچ كجا ‌براي مردن جا نيست ؟
(کارو)

Chimene Badi, " Entre Noues"



Entre Nous

آهنگ مورد علاقه من

Friday, August 04, 2006

وقت امتحاناس