ایران در فتنه

نمیدانم که فیلم ساخته شده در مورد قران رو دیدید یا نه . صرف نظر از اینکه با آزار دیگران با استفاده از دین موافق نیستم بسیار ناراحت شدم از تعداد دفعاتی که به سخنهای رییسهای ایرانی یا سنگسار و یا دارزدن توی ایران اشاره شده بود.ُ ًٍُ
فیلم بالا گزارش سی ان ان از نوروز ایرانیان است . ‏‎‏

A new Mac guy!

"We don't get a chance to do that many things, and every one should be really excellent. Because this is our life. Life is brief, and then you die, you know? So this is what we've chosen to do with our life. We could be sitting in a monastery somewhere in Japan. We could be out sailing. Some of the [executive team] could be playing golf. They could be running other companies. And we've all chosen to do this with our lives. So it better be damn good. It better be worth it. And we think it is."

I am a Mac guy now! I guess Kaveh knew I like Steve Jobs personally and gave me the chance to go for a Mac. Steve is famous to be very rigid. He says:

"My job is to not be easy on people. My job is to make them better. My job is to pull things together from different parts of the company and clear the ways and get the resources for the key projects. And to take these great people we have and to push them and make them even better, coming up with more aggressive visions of how it could be."

Read whole interview here

My first feeling in the new year ...

Two roads diverged in a wood, and I ----
I took the one less traveled by,
And that has made all the difference.

From "The witch of Portobello"

صدای نوروز

جای همه خالی دیشب منزل کاوه جان بودیم و سال را انجا و در حالیکه با خانواده صحبت میکردم تحویل کردم . کوهیار سعی در القای جو ایران داشت و برنامه صدا و سیما رو از اینترنت گوش میکردیم . با تعجب فقط اعلام شد که سال تحویل شد !
نه سازی ! نه دهلی!
داشتم فکر میکردم که این حماقت جهان ستیزی و ایران ستیزی چگونه گلوی دولت احمدی نژاد را گرفته است ؟
امید سالی خوب و پربار برای همه دارم . همچنین از ته قلب آرزو میکنم که ایران و ایرانیان به سمت بهتری هم از نظر جهانی و هم از جهت داخلی برود . البته با وعده های آقای احمدی نژاد که بوی انقلاب جدید شیعی و اسلامی و اصلاحات اقتصادی عربی میداد خیلی نگرانم .
خودشان هم میدانند که صدای نوروز از گوش ما بیرون برو نیست

پیش پیش

چند ساعتی باقیست. دیروز تو ونکوور به جشن و پایکوپی و پریدن از روی آتش های کوچک برپا شده گذشت . جای شکرش باقیست که با همه مشکلات فرهنگی که داریم ، نوروز همه مان را باز کمی به هم پیوند میزند.
چه آشی کوهیار برامون خرید . دیدن بر و بچه های دانشگاه هم تو لباسهای زرد رنگ که کمک میکردن به برگزار شدن مراسم خیلی جالب بود . دم همگی گرم .
امروز شادم. روز عید است . هوا هم یاری کرده و بد جوری بهاریست . دریاچه بختگانم با این فلامینکو هایش میچسبد. میدانید که من بدجوری فلامینکو بازم ...
شب هم که منزل کاوه هستیم و سال را تحویل میکنیم . میدانم که این نوشته ها را نمیخوانید و در راه شمالید . بسیار مواظب خودتان باشید که این جاده چالوس با همه کیفی که دارد یه سری بچه تخس خل و چل مثل من هم دارد که آنرا نا امن میکند !

به همهگی پیشاپیش تبریک میگم تا سال تحویل

نوروز اومده

نوروز اومده ....

نوروووووووووووووووووووووووزززززززززز اومده

بووووووووووسسسسسسسسسسسسس

decision

فرهنگ ما با تصمیمهایی که میگیریم شکل میگیرد

I wish you the best and happy life. You were my last love. Although I didn't see you for the last 10 year, I felt you sometimes.
I almost laughed because of the feeling I had when you told me you are a "cute bride" now!

Make a mistake

"Kids would take a chance. If they don't know, they have a go! They are not frightened to being wrong. I don't mean that to be wrong is the same as being creative, but we do know this. If you are not prepared to be wrong, you never come with anything original. If you are not prepared to be wrong."

Sir Ken Robinson

ایران = آمریکا

پاچه گیری

مایک میگه پس مریضی پاچه همه رو میگیری این روزا
از اون مریضیای جالبه . سیمپتوماش مثل وقتیه که مستی ولی یهو میاد سراغت . البته خوب شدم الان

سر جنون سلامت که بهترین علاجه

وقتی که آدم باید تا صبح بشینه و "پدرخوانده " ها رو تا صبح ببینه یعنی باید مواظب باشه .
خونه تکونی امسال تو 3 سال گذشته بیسابقه بود . اون اتوبوسه مجانیه سوار شدن بهش ولی پیاده شدن ازشم راحته . راننده اگه ببینه داری خطای سفید و تو بارون اگد میکنی خواهش میکنه که پیاده شی . کلی ماشین هست که سوارتون کنه . البته نزدیک رفتن به مسافرت که میشه ، راننده اتوبوسه قاط میزنه .دیگم نمیشه کاریش کرد .
قوانین و ببینین ، همتون که راننده خواهش کرد ایستگاه پیاده شین. ببینین سخته ؟
همش 4 تان به خدا

Decision

مورچه خواره بود ؟ مرد
بیچاره

انگار از آسمون گلپی میوفته رو زمین لامصب . معلوم نیست این سرنوشت چجوری میاد و میره . مسافرای اتوبوس ما همه پیاده شدن و مثل اینکه این ابوقراضه دیگه کم کم داره اوراق میشه . با اینحال خوشبخت ترینیم . یه سری رفیق داریم که بسن و زیر آسمون خاکستری اینجا خط سفید وسط جاده رو میفهمن . مهربونیم تعریف داره . سبزه عید درست کردن و همه یاد میدن ولی کی سر سال تحویل یادته اون شرطه . خلاصه بعضی وقتا قلب دوستی زودی وا میسته . یعنی باید وایسونیش که تبدیل نشه به یه بیماری مزمن که تا آخر عمر زجر بده . زمانم مهمه . الان وقت خوبی بود واسه کندن این لیموی نارس . زمستون تو راهه. به سلامت

نقطه مشترک : انسان

محفلی داریم . قلیان چاق و همه در حال و هوای شب شعر . شعر یکی کلمبییایی ، اون یکی فرانسوی ! یه قرار داریم ! هر کی به زبون خودش حرف میزنه . این یه راز ه هیششششششش!

سی شبش رفته .

من امشب از فروغ خواندم

روز یا شب؟
نه ، ای دوست ، غروبی ابدی ست
...
سخنی باید گفت
سختی باید گفت
دل من میخواهد با ظلمت جفت شود
سخنی باید گفت

"دنیل" گیتارمو برداشت و شعرشو خواند . شعری که برای عشقش گفته بود . عشقی که رفت ...
" رز" به فرانسوی به به میکرد ! شعری نخواند .
"تراویس" یه شعر در مورد فیزیک خواند و خندید ! هیچکس چیزی نفهمید

شاید دوست دختر بعدیم این شکلی باشه . اونوقت منم شاعر میشم . همه میتونن شعرمو تو شبای شعرشون بخونن

سخنی متین

لطفا بخوانید ! متین است