Sunday, December 09, 2007

چند روز گذشته


آفرین همین !
پریروز داشتم باهاتون حرف میزدم که جریانو میدونین. ماشینی کرایه کردم و رفتم سیاتل تا کارامو انجام بدم . یادم رفته بود که چقدر رانندگی دوست دارم . خلاصه رفتم لب مرز . جالب بود چون آمریکایی ها به نظر میرسه بعد از 11 سپتامبر دیوانه شده باشن ! کلی دستگاههای بمب یاب و دوربین و ... لب مرز وصله . البته افسر مرزبان خیلی مودب و مهربون بود و شوخیم میکرد : به به به ! از کشور دوست ! ایران
خلاصه کلی با هم خوش و بش کردیم ولی خب من باید میرفتم تو و با افسر ارشد حرف میزدم. بالاخره دشمنی گفتن! تو که طبق معمول روش آمریکایی و ایرانی همه باید وایسن و مثل ایران دستشویی تو اینجور جاها نیست. دو سوم امریکاییها هم چاقن ولی از شانس ما این دفعه سه سوم چاقی خورده بود بهشون . خلاصه خوش گذشت.
موقع برگشتن مقایشه کردم مرز کانادا رو با مرز آمریکا . فقط 1 دوربین بود که از شماره ماشینها عکی میگرفت و افسر ازت خواهش میکرد که اگه سلاح گرم یا مواد مخدر داری بگو ! چون ممکنه مورد آزمایش موردی قرار بگیری و انقدر مودب و خوشتیپ بود که دلت میخواست اعتراف کنی تا یکم بیشتر باهاش حرف بزنی.
وقتی رفتم توی قرارگاه پلیس تا کارای اداریمو انجام بدم دیدم همه خوشگل و خوش تیپن و لبخند میزنن ! مطمئن شدم که تو کانادام !
یه فرمی پر میکنی که چه چیزایی قراره از کشورت بیاد . من فقط زدم 4 تا فرش و افسر مربوطه اصرار عجیبی میکرد که من بیشتر بنویسم و حتی میگفت که واسه اینکه من راحت باشم میره و چند دقیقه بعد میاد !
از اینکه چه جای خوب و آزادیم خوشحال بودم و شروع کردم به آواز خوندن و یادم رفت موبایل رو که گذاشته بودم رو سقف ماشین بردارم ! پس موبایلم گم شد.
از اتوبان 99 برگشتم و یادم رفت از خروجی 53 برم پس گم شدم ! ولی خیلی خوب بود چون کلی تو ونکوور چرخ زدم و هی از رو پلا زد شدم . چند تا پل داره مثب پل چالوسه که من خیلی دوست دارمش .
دیشبم که کریسمس پارتی خونه سوپروایزرم بودیم و بوژنا کلی پخته بود. خیلی خوردیم . په شرابای خوبیم بود. پول درست که نمییده ! حداقل مهمونی میگیره سالی 1 بار.
خیلی مهمونی پربار و خوبی بود . من یه کادو خریده بودم (یه بازی هست که کادوهایی که آدمای مختلف آوردن و میدن به ادمهای دیگه ) و کادویی که برده بودم به خودم رسید ! شانسو میبینی؟

راستی سیامک این ویدئو رو از دختر شایسته فرانسه برام فرستاد . منم یه نامه زدم به عمو احمدی تا این خودفروخته رو بذاره کنار موسویان خائن به عنوان جاسوس هسته ای که آدم رو از کار و زندگی میاندازه ! ایشاللام که گیرتون نیاد یه همچین دختری و در حسرتش بمیرین ! شماها اره ، من نه ؟
دهههههههههه

0 Comments:

Post a Comment

<< Home