ما به دشنام از تو راضی گشتهایم
سرو سیمینا به صحرا میروی +++++ نیک بدعهدی که بی ما میروی
کس بدین شوخی و رعنایی نرفت +++++ خود چنینی یا به عمدا میروی
روی پنهان دارد از مردم پری +++++ تو پری روی آشکارا میروی
گر تماشا میکنی در خود نگر +++++ یا به خوشتر زین تماشا میروی
مینوازی بنده را یا میکشی +++++ مینشینی یک نفس یا میروی
اندرونم با تو میآید ولیک +++++ خائفم گر دست غوغا میروی
ما خود اندر قید فرمان توایم +++++ تا کجا دیگر به یغما میروی
جان نخواهد بردن از تو هیچ دل +++++ شهر بگرفتی به صحرا میروی
گر قدم بر چشم من خواهی نهاد +++++ دیده بر ره مینهم تا میروی
ما به دشنام از تو راضی گشتهایم +++++ وز دعای ما به سودا میروی
گر چه آرام از دل ما میرود +++++ همچنین میرو که زیبا میروی
دیده سعدی و دل همراه توست +++++ تا نپنداری که تنها میروی
0 Comments:
Post a Comment
<< Home