Sunday, August 10, 2008

ما به دشنام از تو راضی گشته​ایم



سرو سیمینا به صحرا می​روی
+++++ نیک بدعهدی که بی ما می​روی

کس بدین شوخی و رعنایی نرفت +++++ خود چنینی یا به عمدا می​روی

روی پنهان دارد از مردم پری +++++ تو پری روی آشکارا می​روی

گر تماشا می​کنی در خود نگر +++++ یا به خوشتر زین تماشا می​روی

می​نوازی بنده را یا می​کشی +++++ می​نشینی یک نفس یا می​روی

اندرونم با تو می​آید ولیک +++++ خائفم گر دست غوغا می​روی

ما خود اندر قید فرمان توایم +++++ تا کجا دیگر به یغما می​روی

جان نخواهد بردن از تو هیچ دل +++++ شهر بگرفتی به صحرا می​روی

گر قدم بر چشم من خواهی نهاد +++++ دیده بر ره می​نهم تا می​روی

ما به دشنام از تو راضی گشته​ایم +++++ وز دعای ما به سودا می​روی

گر چه آرام از دل ما می​رود +++++ همچنین می​رو که زیبا می​روی

دیده سعدی و دل همراه توست +++++ تا نپنداری که تنها می​روی

0 Comments:

Post a Comment

<< Home