مردم تهران
مردم تهران مثل همه، به نوعی منتظر چیزیاند. توی صف منتظر اتوبوساند، یا منتظر نان لواشاند، یا منتظر پاسپورتاند، یا منتظر برگشتن بچههایشان از جبههها، یا منتظر اعلان کوپن مرغاند، یا منتظر اعلان کوپن نفتاند، یا منتظر خرداد سال آیندهاند… و خدا را شکر میکنند.
مردم تهران همیشه خدا را شکر میکنند. «بابا، حالا خوبه.» اگر برق دو ساعت برود میگویند بابا حالا خوبه دو ساعت میره. اگر چهار ساعت برود میگویند بابا حالا خوبه چهار ساعت میره. اگر اصلا برود میگویند بابا حالا خوبه که نفت هست. اگر نفت نباشد میگویند بابا حالا خوبه که زغال هست. اگر توی ستون فقراتشان لگد بزنند میگویند بابا حالا خوبه که توی مخمون نزدند. اگر توی مخشان لگد بزنند میگویند بابا حالا خوبه توی شکممان نزدند…
شکر میکنند و روزگار را در میهن اسلامی میگذرانند.
-گزیدهای از کتاب زمستان ۶۲ نوشته اسماعیل فصیح (سال ۱۳۶۶)
0 Comments:
Post a Comment
<< Home