Friday, April 07, 2006

ما سرخوشان مست دل از دست داده ايم
همراز عشق و هم نفس جام باده ايم
* * *
بر ما بسي کمان ملامت کشيده اند
تا کار خود به ابروي جانان نهاده ايم
* * *
چون لاله مِي مبين و قدح در ميان کار
اين داغ بين که بر دل خونين نهاده ايم
درود؛
خستم ولی اميدوار. اميدوار به آينده . . . منکه هميشه ميگفتم بهزاد! ديگه پير شدی بابا اين کارا چيه؟! همه چی از اول. جنگ و جنگ و جنگ با زندگی واسه چی؟ بايد بگن که هنوزم نميدونم پس ازم نپرسين. دليلش شعر بالاس از استاد شجريان.
من که ميگم گوشش کنين و شمام همراز عشق و همنفس جام باده بشين ! ما که بدی نديديم. http://www.persiandel.com/?id=101 . در ضمن ؛ علاوه بر اينکار حتما باغبونی کنيد! من اينو تو کتاب کوچک زندگيم نوشتم! همونجايی که موشتم من ديگه کوچيکم ؛ يا اينگه جمله معروف : ممکنه بزرگ نباشم ولی کوچولو که هستم ! اوووهووم .
خيلی عشق وقتی پرنده با خوندنش ازتون تشکر ميکنه که گلای مهربونو تازه و سالم نيگر ميدارين.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home